• وبلاگ : انتظار...
  • يادداشت : بخند
  • نظرات : 6 خصوصي ، 15 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهراب 
    مهري در هوا نيست، تا برکه ي کوچک راه دستش را دراز کند و آفتاب گردان تشنه و تنها را سيراب...
    برکه ست يا مرداب؟
    اگر برکه بود معجزي رُخ ميداد...
    که تا معجزه هزار خنده فاصله مانده
    که اولينش بر غنچه ي لب پژمرده...
    يا ترانه که عرش را بر فرش مي رساند
    و فرش را کنج حياط ، پاي طوبي
    به فرشته يي با کره مي سپارد و از او مي پرسد
    مهري در هوا نيست؟
    تا خنده ي برکه، آفتابگردان را کند برهاند از مرگ...

    (ارغوان)