سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتظار...

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حــــــــرف

حرف دل ,     نظر


حرف هایم تا گوش ماهی می رسد.

مرغ های دریایی سرگردان هر یک کلمات کالم را با خود تا دور دست ها می برند 

و آن بالا بر آبی دریا پرتشان می کنند.

حالا دیگر کلماتم حروفی پراکنده اند که هر یک به سویی می روند.

ناگهان موجی بلند از راه می رسد و دیگر هیچ حرفی باقی نمی ماند!

سکوتم ابری می شود و نگاهم بارانی 

دوباره کلمات می آیند، این بار طعم ذوق

آنها از هر چه محال است عبور کرده اند

نمی دانم من دریا شده ام یا دریا من ...


به امید تووو

 

خدایااااا  

روزها می گذرد و من در پیچ و خم جاده های زندگی گیج و مبهوت گام برمی دارم

من در این خستگی تنها به کمک کورسویی از نور امید تو گام بر می دارم 

من می دانم که چاره ای جز رفتن نیست و می روم

اما خدایا بدان تنها به امید تو می روم پس تنهایم نگذار

میدانم بنده ی غرق گناه توام اما هیهات

از آن دل رحیم تو که مرا تنها بگذارد ....




پروردگارا....

 

به نام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است

میستایمش ، چون لایق ستایش است .....  

.

.

.

پروردگارا

به من بیاموز ، دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند

گریه کنم برای کسانی که هیچگاه غم مرا نخوردند

لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند ....


مـــــــــولا جـــــــــان

حرف دل ,     نظر

 

مولا تو آهنگ بلند کهکشانی 

فرا خود گوش کن باری زمانی 

اگر گوشی فرا داری بر چنگ 

چه جز نام تو می گوید به آهنگ 

علی جان مولا جان 

منم به قبله رو کنم 

به عشق روی او کنم

اقامه صلات را به گفتگوی او کنم

زحج و بیت بگذرم 

طواف کوی او کنم ...