انتظار...

وقتی زندگی رو از یخ ساختی،

برای آب شدنش گریه نکن ....

حالا که همش تو رویاست

نزار دلتنگت بمونم

اگه بیداری برای من 

اینو خیلی خوب می دونم

بزار عاشقت بمونم

بزار عاشقت بمونم

قلب من می گه که هستی

اما چشمام می گه نیستی

خیلی سخته باورم شه 

که تو پیشم دیگه نیستی

بگو که هنوز چشمهاتو رو به عشق من نبستی

چشم من می گه تو رفتی

اما قلبم می گه هستی

حالا که همش خیال

به زار دستاتو بگیرم

به زار تو فرض محالم 

با تو باشم تا بمیرم

بزار عاشقت بمونم

بزار عاشقت بمونم

حالا که همش تو رویاست

نزار دلتنگت بمونم

اگه بیداری برا من 

اینو خیلی خوب می دونم

بزار عاشقت بمونم 

بزار عاشقت بمونم

مگه می شه تو نباشی 

تو مثل نفس می مونی

دستای گرم تو کاشکی 

تو به دستم برسونی 

بی تو قلبم بی پناه

می میرم وقتی که نیستی 

مگه می شه باورم شه که 

تو پیشم دیگه نیستی

حالا که همش خیال

بزار دستاتو بگیرم

بزار عاشقت باشم 

بزار عاشقت باشم

به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز

می میرم از پا می افتم به تو گفتم خودمو 

می کشمو پر می زنم تو آسموناااااااا

به گو گفتم یا نگفتم 

به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات

چشمهاتم تنهام گذاشتن

حالا من موندم اشک بغض آه ...

بگو گفتم یا نگفتم

مگه بهت نگفته بودم بی تو 

روزگار من تیره و تار

حالا یادگار من بعد سفر کردن تو ...

 

به چه قیمتی گذشتی

از شبهای خیس مهتاب

چی گذاشتیم از من تو

به جز آرزوی بر‌ آب 

به چه قیمتی غرور

سر راه همون کشیدیم 

چرا لحظه های با هم

بودنا مونو ندیدیم

خوبه من با هر دو باختی

توی این بازی بی خود

هر دو تامون کم گذاشتیم

که ترانه هامون هم مرد

چیزی از لحظه نموده 

من تو لحظه رو کشتیم

حکم اعدام دلامونو با غرورمون نوشتیم

اگه دوست نداری به روم نیار

یه چیزی از غرورم واسم بزار

نزار تو فکر تنهای گم بشم

نزار حرف حدیث مردم بشم

عزیزم مهربونم منو ببخش 

می دونم نامهربونم

تو ببخش

مثل همیشه بزرگوار باش منو ببخش

اینک این من، این تو ...

این تو و این دل ...